کتاب سرخ
تقدیم به بی بی دو عالم، سیده ی زنان بهشت، بضعه النبی و ام ابیها، همسر وفادار ابو تراب و مادر حسنین و عقیله ی بنی هاشم، مدافع مقام امامت و ولایت حضرت فاطمه ی زهرا و صدیقه ی کبری و بتول عذراسلام الله علیها:
کتاب سرخ انبیا
هـجـوم فتــنه هـای پربـــلا بود
مـدینـــه زیـر مهـمیز جــفـا بود
شبیخون غراب و زنگی مست
شرارت های دیـو غـم فــزا بود
به دست شب پرستان،تازیانه
به لب های عزازیل ،ناسزابـود
مدینـه زخـمی زخـم زبـان ها
مدینه خسته از رنگ و ریا بود
میانش کومه ای از ماه و خورشید
تجــلـــی گـاه آیـیــن خـــــدا بـــود
مدینــه داشـت یک قـلب تپــــنده
مدینـــه صــاحـب عقـل و دها بود
ستاره با ستاره محفلی داشـت
چــراغ لالـه سـرگـرم دعـــا بــود
مدینـــه باز هم رنگ خدا داشت
سـراسـر نــور بود و با صفــا بود
زهازه چشمه هایش حامل نور
شـفابخــش دل بیمــار مـــا بود
مـقـام ســروهــایـش تـا ثــریــا
طنــین نـغـمه هـایش دلربا بود
درخـت نـخـل ایـمـان در مدیـنـه
پـنـاه خســـتگان بـی نــوا بــود
گـراز و گرگ آتش چشم بد دل
به کلی زین همه معنا جدا بود
میان فتنه های مست ماندند
مدینـه شـاهد این مـاجـرا بود
گل یاس از فشار در بیفسـرد
بــلا بـود و بــلا بـود و بـلا بـود
تـبـّسم بـر لـب در زود خـشکید
هـجــوم فـتـنه هـا و ناله ها بود
حـدیـث مـادر پـهـلو شـکسـتـه
کتـاب ســرخ جـمـله انـبـیـا بود
دل دریــایــی آن یـاس نـیــلــی
حماسه ساز دین مصطفی بود
مدینــه سینه اش کانون اندوه
مدینــه قـصــه سـاز کربــلا بود
برای سینه ی مجروح شیــعه
گـل زهـرا ، گـل زهـرا دوا بود.